نوشته شده در تاريخ برچسب:نمازوخانواده, توسط zahra |

 

نماز وخانواده  
 
بزرگترين موهبتي كه ممكن است در جهت ايجاد سلامت رواني نصيب يك طفل نورسيده گردد ، پاي گذاشتن او در خانواده اي مومن و نمازگزاراست .
شروع نماز در سنين كودكي ، سبب مي شود كه او اين صفت حسنه را به صورت يك عادت معمول و سازنده در جسم و روان خود ، ملكه نمايد و جزو برنامه هاي هميشگي زندگي خود ، قرار دهد و در نتيجه از همه فوايد مترتب بر نماز ، در بعد سلامت رواني ( كه به برخي از آنها در اين مجموعه مقالات اشاره شده است ) در آينده برخوردار گردد.
     بعلاوه با شروع نماز در دوران كودكي ، مفاهيمي مثل خدا و مذهب و دستوراتي مثل تعاليم اسلامي ، چنان در ذهن پذيرنده و شفاف كودك كه هنوز سنگيني و تيرگي گناهان صفحه وجود او را ( در واقع ظرفيت هاي فكري و مغزي او را ) آلوده نكرده است ، جاي مي گيرد ، كه امكان شكاكي در اين مقولت در آينده و نشخوارهاي منفي بافانه فلسفي ، كه سر منشاء ماده گرايي ها و دنيا طلبي ها و بسياري از بيماريهاي روحي و رواني است ، بسيار كاهش مي يابد .
     اين نكته بخصوص بايد مورد توجه خانواده هايي قرار بگيرد كه با وجود آن كه خود را مسلمان ميدانند اما وقتي كه فرزندشان به سن تكليف مي رسد او را به بهانه اين كه :
" هنوز خيلي كوچك است ! " به خواندن نماز تحريك نمي كنند. اين مسئله كه با كمال تأسف به خصوص در مورد دختر بچه ها كه سن تكليف آنها پايين تر است ( 9 سالگي ) ، شيوع بيشتري دارد ، مسبب عوارض مخرب بسياري در آينده كودك خواهد شد .
     در حقيقت پدر و مادراني كه با دلسوزي ساده انديشانه ، فرزند خود را به برپاداري نماز تحريك نمي كنند ، خيانت بزرگي از جهت محروم نمودن كودك خويش از اين نعمت بزرگ مرتكب مي شوند چرا كه به اين ترتيب گويي به آلودگي كودك خويش ، به انواع گناهان و انحرافات و بدبختيها و بيماريهاي جسمي و رواني ، رضايت داده اند و او را به خسارت سنگين در دنيا و آخرت ، محكوم نموده اند .
     و به همين دليل است كه آيين مقدس اسلام و بخصوص ائمه بزرگوار شيعه (ع) با توصيه هاي مؤكد مسلمانان را به آموزش مرحله به مرحله نماز ، به كودكان فرا خوانده اند و حتي با اين كه از مجازات ها و تنبيهات بدني در مورد كودكان ، بخصوص قبل از 7 سالگي ، منع نموده اند در مورد تحريك به نماز گاهي امر به تنبيه كودكان فرموده اند. در اين مورد در حديثي معتبر از حضرت امام صادق (ع) آمده است كه فرمودند : چون پسر ، سه ساله شود ، پدر و مادر به او مي گويند كه : هفت مرتبه بگو " لا اله الا الله " و چون سه سال و هفت ماه و بيست روز ، از عمرش بگذررد ، به او ميي گويند كه هفت مرتبه بگويد : " محمد رسول الله " ، پس چهار سالش تمام شود به او مي گويند كه هفت مرتبه بگويد : " صلي الله علي محمد و آله " پس چون پنچ سالش تمام شود او را وا مي دارند ، كه خدا را سجده كند .
     اما چون شش سالش تمام شود . نماز به يادش مي دهند و به نمازش ميدارند و چون هفت سالش تمام شد ، وضو را به او ياد مي دهند و امر به نماز مي كنند او را و چون نه سال تمام شود و وضو و نماز را بخوبي به او مي آموزند و بر ترك وضو و نماز كنك بزنند . پس چون كودك وضو و نماز را ياد گرفت ، خداوند پدر و مادرش را خواهد آمرزيد .(5)
     مفاهيم عميق اين حديث از جمله اين كه اقامه نماز پس از اقرار به توحيد و نبوت ( كه اساسي ترين اصول اعتقادي اسلام هستند ) قرار گرفته و اين كه عمل به اين حديث ضامن آمرزش پدر و مادر تلقي شده است ، بايد به دقت مورد توجه خانواده ها قرار بگيرد . 
   رب اجعلني مقيم الصلوه و من ذريتي ربنا و تقبل دعاء
پروردگارا ! من و فرزندانم را اقامه كنندگان نماز قرار ده و دعاي مرا قبول فرما .
سوره مباركه ابراهيم ـ آيه شريفه 40

 

نقش خانواده در گرايش جوانان به نماز

مسئوليت والدين در آموزش و وادار كردن فرزندان به نماز ، امري است كه نقش بسيار جدي در گرايش جوانان به نماز دارد . اين آموزش و تأكيد را بايد از همان اوايل كودكي آغاز كرد تا به مرور زمان ، عادت به نماز و عبادات ديگر در آنان پيدا شود . گر چه نماز به هنگام بلوغ بر انسان واجب مي شود ، ولي بايد قبل از آن ، كودكان آموزش هاي لازم را در اين زمينه ديده و تمرينات اوليه را انجام داده باشند تا وقتي به سن تكليف رسيدند ، ديگر نماز براي آن ها سخت و دشوار نباشد .

در احاديث و آيات قرآن نيز به مسايلي در ارتباط با نماز در خانواده و دعوت اعضاي خانواده به نماز و استمرار اين امر ديده مي شود كه همگي بيانگر مسئوليت والدين در فراهم سازي زمينه هاي جذب و گرايش جوانان به نماز است .

پس ايجاد انگيزه در جوانان و نوجوانان ، بايد از همان دوران كودكي آغاز شود ؛ آن هم با كلمات محبت آميز و بارز ترين سبك آن كه در قرآن از زبان لقمان حكيم به فرزندش آمده است كه مي فرمايد « يا بني اقم الصلوه : پسرم ! نماز را به پا دار » به كار بردن « يا بني» حكايت از محبت و مهرباني و دلسوزي دارد .


نوشته شده در تاريخ برچسب:نقش نماز و دعا در زندگی, توسط zahra |

نقش نماز و دعا در زندگی 1389-9-18
 

 

 

مطالعه تاریخ زندگی بشر نشان می دهد هر زمان و هر جا بشر وجود داشته، نیایش و پرستش هم وجود داشته اما شكل عبادت و معبود او متفاوت بوده است.

انسان در حال پرستش، از وجود محدود خویش پرواز می كند و با حقیقتی می پیوندد كه در آن نقص و كاستی و فنا و محدودیتی وجود ندارد.

از طرف دیگر شاید بهترین راه برای شناسایی ارزش یك عمل، بیان كردن رابطه آن با عبادت باشد.

دعای خالص عبادت است و دعا، عبادت خالص است.

كلمه مخ را در كتب لغت خالص كل شی بیان كرده اند.

اصولا عبادت اگر ناخالص باشد عبادت نیست و عبادت و ناخالصی باهم سازگار نیستند.

چرا تا این حد برای دعا ارزش و اهمیت قائل شده اند و همه را تشویق و ترغیب به دعا كردن می كنند؟

پیش از این باید با مفهوم دعا آشنا شد محور معانی دعا خواندن است خواندن و صدا زدن همراه با خواست و طلب، چنان كه در كتب لغت، دعا را خواندن، ندا كردن، كمك خواستن، پرسش كردن، فریادرس خواستن، نیایش كردن، ستودن، بندگی و عبادت كردن معنا كرده اند.

معانی گوناگون دعا در آیات قرآن عبارت از:

۱- خواندن و خواستن

۲- كمك خواستن

۳- دعوت، تشویق و ترغیب كردن

۴- پرستش كردن نماز عمود دین و معراج مومن



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ برچسب:نمازظهرعاشورا, توسط zahra |

 

شـمس اگـر واقـــعه کـرب و بلا را مـی‌دیـد 

 

هشت کم می‌شد از آن پنج مسلم به یقین

 

 

در روز عاشورا کشتارها اغلب بعد از ظهر صورت گرفت، یعنی تا ظهر عاشورا غالب صحابه ابا عبدالله و تمام بنی‌هاشم و خود اباعبدالله که بعد از همه شهید شدند، زنده بودند. فقط حدود تعدادی از یاران اباعبدالله در یک جریان تیراندازی که به وسیله دشمن انجام شد، قبل از ظهر به خاک افتادند و شهید شدند. و الا باقی افراد تا ظهر عاشورا درقید حیات بودند. مردی از اصحاب اباعبدالله یک وقت متوجه شد که الان اول ظهر است. آمد عرض کرد:یا اباعبدالله وقت نماز است و ما دلمان می‌خواهد برای آخرین بار نماز جماعتی با شما بخوانیم. اباعبدالله نگاهی کرد و تصدیق کرد که وقت نماز است. می‌گویند این جمله را فرمود: ذکرت الصلوة... جعلک الله من المصلین... امام همان جا در میدان جنگ نماز خواندند، نمازی که در اصطلاح فقه اسلامی «نماز خوف» نامیده می‌شود. نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است نه چهار رکعت. یعنی انسان اگر در وطن هم باشد باز باید دو رکعت بخواند برای این که مجال نیست و آنجا باید مخفف خواند. چون اگر همه به نماز بایستند وضع دفاعی‌شان بهم می‌خورد، سربازان موظف هستند در حال نماز، نیمی در مقابل دشمن بایستند و نیمی به امام جماعت اقتدا کنند. امام جماعت یک رکعت را که خواند صبر می‌کند تا آنها رکعت دیگرشان را بخوانند. بعد آنها می‌روند پست را از رفقای خودشان می‌گیرند در حالی که امام همین طور منتظر نشسته یا ایستاده است. سربازان دیگر می‌آیند و نماز خودشان را با رکعت دوم امام می‌خوانند.

 

 ابا عبدالله چنین نماز خوفی خواند ولی وضع اباعبدالله یک وضع خاصی بود زیرا چندان از دشمن دور نبودند. لهذا آن عده‌ای که می‌خواستند دفاع کنند نزدیک اباعبدالله ایستاده بودند و دشمن بی‌حیای بی‌شرم حتی در این لحظه هم آنها را راحت نگذاشت. در حالی که اباعبدالله مشغول نماز بود. دشمن شروع به تیراندازی کرد، دو نوع تیر اندازی: هم تیر زبان که یکی فریاد: حسین! نماز نخوان نماز تو فایده ای ندارد، تو بر پیشوای زمان خودت یزید یاغی هستی، نماز تو قبول نیست! و هم تیرهایی که از کمان‌های معمولی شان پرتاب می‌کردند. یکی دو نفر از اصحاب اباعبدالله که خودشان را برای ایشان سپر قرار داده بودند، روی خاک افتاده‌اند. یکی از آنها سعید ابن عبد الله حنفی به حالی افتادند که وقتی نماز اباعبدالله تمام شد، دیگر نزدیک جان دادنش بود. آقا خودشان را به بالین او را رساندند. وقتی به بالین او رسیدند، او جمله عجیبی گفت: «یا اباعبدالله! اَوفیتُ؟» آیا من حق وفا را به جا آوردم؟ مثل این که هنوز هم فکر می کرد که حق حسین آن قدر بزرگ و بالاست که این مقدار فداکاری هم شاید کافی نباشد. این بود نماز ابا عبدالله در صحرای کربلا.

 

ابا عبدالله در این نماز تکبیر گفت، ذکر گفت، سبحان الله گفت، بحول الله و قوته اقوم و اقعد گفت، رکوع و سجود کرد. دو سه ساعت بعد از این نماز برای  ایشان نماز دیگری پیش آمد، رکوع دیگری پیش آمد، سجود دیگری پیش آمد، به شکل دیگر ذکر گفت، اما رکوع ابا عبدالله آن وقتی بود که تیری به سینه مقدس‌اش وارد شد و اباعبدالله مجبور شد تیر را از پشت سر بیرون بیاورد. سجود ایشان... سجده بر پیشانی... وقتی که از اسب بر زمین افتاد... طرف راست صورتش را روی خاک‌های گرم کربلا گذاشت... ذکر ایشان ذکری دیر بود... بسم الله... و بالله... و علی ملة رسول الله...

 

 

اللهم اجعلنا من الطالبین بثاره مع امام عدل تعز به الاسلام و اهله یا رب العالمین.

 

نوشته شده در تاريخ برچسب:نمازو ولایت, توسط zahra |

نماز و ولایت

 

نماز و ولایت
نماز و ولایت

نوم علی یقین خیر من صلوه فی شک. " 1 ".
خوابی که توام با یقین وباور حق باشد بهتر است از نمازی که با شک و تردید خوانده شود.
اگر چه نماز یک عبادت است که به بدن مربوط می‏شود و باید ترتیب موالات را در آن مراعات کرد و چیزی کم و یا زیاد نشود، لکن صحت نماز و جان آن موقوف به معرفت معبود و تذکر و یاد آوری اسماء و صفاتی که شایسته اوست می‏باشد و به عبارت دیگر نماز حقیقی و روحانی آن نمازی است که از روی معرفت، ادراک شعول و یقین باشد و در غیر این صورت چیزی جز نمازجسمانی و کالبد بی‏روح نخواهد بود. لذا است که خواب انسان عالم ، از نماز جاهلی که توام باتردید در عقیده باشد بهتر است. از این رو وقتی امیرالمومنین علیه‏السلام شنید که یکی از مردم حروریه (خوارج نهروان) نماز شب بجاآورده و قرآن می‏خواند، فرمود: با یقین خوابیدن بهتر از نماز خواندن با شک و تردیداست.

چو محزون صوت قرآن، شاه بشنود
از او درباره‏اش اینگونه فرمود:

که در حال یقین آن کو بخواب است
ز ایمانش درون چون آفتاب است‏

امام خویش را نیکو شناساست
بفرمانش بهر ره گفت، پویاست‏

چنان شخص وچنان خوابست بهتر
از آن کس کو بر آرد سر ز بستر

شبش را با تهجد بر سرآرد
نماز و طاعتش نیکو گذارد

دلش پر کین ولیکن بر امامش
نباشد جزکه در دوزخ مقامش‏

حضرت در حقیقت برای مردم روشن فرمود که اینان که امام خود را نشناخته و در یکی از ارکان دین تردید دارند، نماز شب و قرآن خواندن شبی‏نتیجه است.
اگر نماز، با معرفت و یقین باشد به اقتضای درجه‏ی معرفت و یقین،نماز گزار حلاوت و شیرینی نماز را ادراک کرده و تحت هیچ شرایطی دست از عشقبازی باآن نمی‏کشد، اگر چه بدنش آماج تیر شود. نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم از جنگ با گروهی باز می‏گشتند. شبی در بین راه دستور توقف و استراحت داد. نگهبانان آن شب «عمار و یاسر» و «عباد بن بشر» بودند. این دو، نگهبانی شب را بین خود تقسیم کردند و قرار شد از اول تا نصف شب عباد پاسداری دهد و از نیمه شب تا صبح عمار یاسر نگهبان باشد. عمار به خواب رفت و عباد به نگهبانی ایستاد. در بین شب فرصت را غنیمت شمرد و به نماز ایستاد. در این هنگام یک یهودی که همسرش به دست مسلمانان اسیر شده بود، لشکر را تعقیب کرد و در کمین ایستاد و چون عباد را در حال نماز دیدتیری به طرف او پرتاب کرد، تیر بر پیکرش نشست ولی نماز را رها نکرد، تیر دوم و تیرسوم که به او اصابت نمود نمازش را مختصر کرد و آن را به پایان برد و عمار را بیدارکرد. و یهودی نیز گریخت.
وقتی عمار یاسر چشمش به عباد افتاد پیکرش را غرق خون دید و سه تیر بر بدن و پایش مشاهده کرد و چون از جریان آگاه شد گفت: چرا با اصابت تیر اول مرا بیدار نکردی؟ عباد گفت: در حال نماز بودم و سوره‏ی کهف را تلاوت می‏نمودم و اگر نمی‏ترسیدم که دشمن صدمه‏ای به پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم برساند و من در نگهبانی کوتاهی کرده باشم، هرگز نمازم را کوتاه نمی‏کردم اگر چه جانم از دست می‏رفت!
لازم بذکر است که از ابتدای سخن حضرت امیرالمومنین علیه‏السلام معلوم می‏شود که منظور از «نماز باشک» نماز استحبابی و نماز شب است، زیرا نماز واجب در هیچ حالتی ساقط نمی‏گردد. مگراین که بگوییم امام علیه‏السلام در صدد بیان این مطلب است که نماز بدون ولایت نمازنیست، نه این که اصلا نماز نخواند.

نوشته شده در تاريخ برچسب:شهداونماز, توسط zahra |

شهدا و نماز
شهید سید مرتضی اوینی:
نماز بلندترین فریاد هاست و قامت ما به بلندای نمازاست.یعنی قدرت ما را باید در نمازمان جست.

شهید اسماعیل رضایئ:
از شما میخواهم نماز را سبک نشمرید چرا که نماز را سبکبشمارید محکم ترین ستون دین را کوچک شمرده اید هرکس نماز را سبم بشمارد روی بهشت رانخواهد دید.

شهید داوود میرزایی:
همیشه در نمازهای جماعت و تا حد امکان در نماز جمعه شرکتکنید.




نماز از نظر شهدا



نماز اول وقت

هم‏رزم شهید علی موسوی می‏گوید: «تنها جایی که می‏شد سراغش را گرفت، نمازخانهبود. آن‏قدر مقید بود که نیم ساعت قبل از نماز، به طرف نمازخانه می‏رفت. هم خودشمقید به نماز اول وقت بود و هم با اخلاصِ خاصی، بقیه را به نماز اول وقت دعوتمی‏کرد. یک بار که من در جلسه‏ای حضور داشتم و اتفاقاً تا ظهر طول کشید، ناگهان درباز شد و موسوی با چهره نورانی‏اش وارد شد و بعد از سلام، از ما پرسید: برادرا! می‏بخشید، خواستم بپرسم ظهر شده؟ بعد ما متوجه وقت نماز شدیم و چند لحظه بعد صدایاذان بلند شد. نحوه تذکر دادن او در آن لحظه خیلی برایم جالب بود».
پیام متن:

1. توجه به وقت نماز و انتظار بر طاعت خداوند؛ (حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطی وَ قُومُوا لِلّهِ قانِتینَ). (بقره: 238)
2. توجه دادن دیگران به اوقات نماز و تشویق به ادای آن در اول وقت.
رزمنده دلاور، محسن شاه‏رضایی در نقل خاطره‏ای می‏گوید: «در شب عملیات بَدر،سوار قایق شدیم و زدیم به خط مقدم، زیر باران تیر. در حین عملیات بودیم که وقت نمازمغرب شد. رزمنده پیری با ما بود، شروع کرد با آب هور وضو گرفت. ما هم بعد از او وضوگرفتیم و در همان دقایق به نماز ایستادیم. آن شب، آن نمازِ اول وقت، در آن شرایطسخت، بهترین نماز ما بود».
پیام متن:

ترک نکردن نماز اول وقت حتی در دشوارترین شرایط.
برادر قَدَمی، از هم‏رزمان و همکاران شهید سید مرتضی آوینی می‏گوید: «در ایامیکه شبانه‏روز برای تدوین و مونتاژ در صدا و سیما بودیم، به محض اینکه وقت نمازمی‏رسید، همین که قرآن شروع می‏شد، سید، قلم را زمین می‏گذاشت، لباس را می‏پوشید وبچه‏ها را صدا می‏کرد: حرکت کنید که وقت نماز است. سپس به طرف مسجد بلال حرکتمی‏کرد. سید همیشه از اولین کسانی بود که وارد مسجد می‏شد».
پیام متن:

لبیک گفتن به ندای خداوند و ترجیح دادن نماز بر دیگر امور روزانه.
برادرِ شهیدِ بزرگوار حمزه اباذری نقل می‏کند: «در زمین کشاورزی نزدیک روستامشغول کار بودیم. می‏خواستیم هر چه زودتر کار تمام شود تا برگردیم به خانه کهناگهان حمزه دست از کار کشید و به طرف شیر آب رفت. با تعجب به او گفتم: کجا می‏روی؟گفت: مگر صدای اذان را نمی‏شنوی؟ وقت نماز است. گفتم: بیا کار را تمام کنیم، بعدمی‏رویم نماز می‏خوانیم. با حالت عجیبی به من گفت: چطور این‏قدر به نفْسِ خودتاهمیت می‏دهی، اما به خدای خودت نه؟ و بعد رفت تا نماز را در اول وقت به جاآورد».
پیام متن:

اهمیت دادن به نماز اول وقت، در برابر دیگر کارهای زندگی.
امیر دلاور، سردار دربندی، از هم‏رزمان شهید بزرگوار علی صیاد شیرازی می‏گوید: «در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی‏کوپتر. دیدم ایشان مدام به ساعت‏شان نگاهمی‏کند. علت را پرسیدم. گفت: موقع نماز است. همان لحظه به خلبان اشاره کرد که همینجا فرود بیاید تا نماز را در اول وقت بخوانیم. خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست،اگر صلاح بدانید تا مقصد صبر کنیم. شهید صیاد گفت: اشکالی ندارد، ما باید همین‏جانماز را بخوانیم. هلی‏کوپتر نشست. با آب قمقمه‏ای که داشت، وضو گرفتیم و نماز ظهررا همگی به امامت ایشان اقامه کردیم».
پیام متن:

توجه داشتن به اوقات و زمان نماز و جدیت در به جای آوردن آن در اول وقت حتی درشرایط ناامن.
یکی از دوستان شهید ابراهیم شجیعی نقل می‏کند: «یک بار که با اتوبوس هم‏سفربودیم، وقت نماز صبح شد. سید به من گفت: برو به راننده بگو چرا نگه نمی‏دارد؟زمستان بود و خیلی هوا سرد. راننده هم قصد نداشت فعلاً جایی نگه دارد. من رفتم جلوو به راننده گفتم، ولی اعتنا نکرد. سید بلند شد و با لحن خوبی به راننده فهماند کهوقت نماز صبح است و شاید بعضی‏ها بخواهند نماز بخوانند. راننده در حالی که ناراحتشده بود، کنار یک پل نگه داشت. جایی که فکر نمی‏کرد کسی پیاده شود، سید در را بازکرد و هفت هشت نفر پیاده شدیم. توی گل و سرما با آب سرد وضو گرفتیم و همان جا کنارجاده به نماز ایستادیم. بعد هم سید رفت و از راننده تشکر کرد و به او گفت: ببین چهثواب بزرگی بُردی، باعث شدی تعدادی نمازشان را در اول وقت بخوانند همین توشه آخرتتوست».
پیام متن:

در نظر گرفتن رضای خداوند در همه حال و اقدام به نماز اول وقت، در سخت‏ترینموقعیت‏ها.
همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت می‏گوید: «ابراهیم بعد از چند ماه عملیات بهخانه آمد. سر تا پا خاکی بود و چشم‏هایش سرخ شده بود. به محض اینکه آمد، وضو گرفت ورفت که نماز بخواند. به او گفتم: حاجی لااقل یک خستگی دَر کُن، بعد نماز بخوان. سرسجاده‏اش ایستاد و در حالی که آستین‏هایش را پایین می‏زد، به من گفت: من باعجلهآمدم که نماز اول وقتم از دست نرود. این قدر خسته بود که احساس می‏کردم، هر لحظهممکن است موقع نماز از حال برود».
پیام متن:

اقامه نماز در اول وقت، حتی در حال خستگی فراوان.
سردار پردیس، یکی از همکاران شهید علی صیاد شیرازی نقل می‏کند: «در مأموریتی بهاتفاق شهید صیاد، با هواپیما از شیراز به تهران مراجعت می‏کردیم. بعد از بلند شدنهواپیما، شهید رو کرد به من و گفت: چه کار کنیم که نمازمان را اول وقت بخوانیم؟ منرفتم و به دستور ایشان یک لیوان آب تهیه کردم و شهید صیاد با آن تجدید وضو کرد. سپسپتویی در انتهای هواپیما انداخت و با بررسی حرکت هواپیما، جهت قبله را مشخص کرد وبه محض اینکه هنگام نماز شد، به نماز ایستاد و ما هم به ایشان اقتدا کردیم».
پیام متن:

اهتمام شهید صیاد شیرازی به نماز اول وقت.
برادر سهراب صدرنشین، در نقل خاطره‏ای از سردارِ شهید حاج علی اکبر رحمانیانمی‏گوید: «در پایگاه امیدیه بودیم، چند دقیقه‏ای به اذان صبح مانده بود. علی‏اکبررا دیدم که بعد از چهار شبانه‏روز، از منطقه عملیاتی برگشته بود. خستگی شدید درچهره‏اش آشکار بود. فکر کردم می‏خواهد استراحت کند و بعد نماز صبح بخواند؛ چون خواباز چشمانش می‏بارید، ولی برعکس، تا اذان گفتند، جانمازش را پهن کرد و آماده نمازشد. به او گفتم: خسته هستی؛ کمی دراز بکش، بعد نماز بخوان. لبخندی زد و گفت: ماالآن برای همین نماز داریم می‏جنگیم. وقتی به نماز ایستاد، دیگر آثار خستگی در اونمی‏دیدم».
پیام متن:

شهید رحمانیان و عنایت بالای ایشان به نماز اول وقت.
شهید بزرگوار، عباس بابایی، رمز موفقیت خود را در دوره خلبانی در کشور امریکا،توجه داشتن به نماز اول وقت می‏داند و می‏گوید: «خلبان شدن من هم عنایت خدا بود. قرار بود بعد از پایان دوره در کشور امریکا، مصاحبه نهایی را یک ژنرال امریکایی بامن انجام دهد. تمام تلاش‏های این دو سال، بستگی به همین مصاحبه داشت. وقتی وارداتاق او شدم، از من پرسش‏هایی کرد و من پاسخ دادم. بعد از چند دقیقه، فردی وارداتاق شد و ژنرال با او رفت و من باید در اتاق منتظر او می‏ماندم. به ساعتم نگاهکردم، وقت نماز ظهر بود. با خودم گفتم، کاش در این‏جا نبودم و می‏توانستم نماز رااول وقت بخوانم! از طرفی ممکن بود نماز خواندن من در آنجا باعث دردسر شود، ولی باخودم گفتم هر چه بادا باد هیچ کاری مهم‏تر از نماز نیست. در گوشه‏ای از اتاقروزنامه‏ای پهن کردم و مشغول نماز شدم. در همین لحظه ژنرال وارد اتاق شد، ولی من باتوکل بر خدا نماز را ادامه دادم. نماز که تمام شد، از ژنرال عذرخواهی کردم و دربارهنماز برای او توضیح دادم. او هم لبخندی زد و پرونده‏ام را امضا کرد و پایان دوره‏امرا تبریک گفت. آن روز موفقیت خود را در توجه کردن به نماز اول وقت، آن هم در شرایطحساسی مثل آنجا دیدم».
پیام متن:

یاری خواستن از خداوند برای ادای تکلیف الهی همچون نماز در اول وقت و عنایتهمیشگی خداوند.
یکی از هم‏رزمان شهید حمیدرضا نوبخت، درباره اهمیت دادن این شهید بزرگوار بهنماز اول وقت نقل می‏کند: «با حمیدرضا در جزیره مینو بودیم. روزی برای انجام دادنکاری سوار بر خودرو شدیم و به طرف اهواز حرکت کردیم. فصل تابستان بود و گرمایطاقت‏فرسای خوزستان همه را اذیت می‏کرد. ناگهان در نزدیک‏های اهواز، حمیدرضا خودرورا کنار جاده متوقف کرد. دلیل توقف را پرسیدم. او گفت: مگر صدای اذان را نشنیدی؟ بهاو گفتم: تا اهواز راهی نمانده است و در آنجا زیر سرپناهی نماز می‏خوانیم. حمیدرضانگاه معنی‏داری به من کرد و گفت: تو از کجا می‏دانی تا اهواز ما زنده هستیم؟ سپس بامقدار آبی که در ماشین داشتیم، وضو گرفتیم و همان‏جا نماز را در اول وقت به جاآوردیم».
پیام متن:

توجه نکردن به سختی‏ها و گرمای طاقت‏فرسا، به منظور توفیق در به جا آوردن نمازاول وقت.
خداوند متعال در قرآن کریم در وصف مؤمنان می‏فرماید: «اَلّذینَ هُمْ علیصَلَواتِهِمْ یُحافِظون؛ مؤمنان واقعی کسانی هستند که بر نمازهای خود محافظتمی‏کنند.» و به فرموده امام راحل: «نگه‏داری وقت نماز و به جای آوردن آن در اولوقت، از مهم‏ترین آداب عبادت است.» امام صادق علیه‏السلام نیز در حدیثی زیبا، یکیاز ملاک‏های شیعه بودن را توجه کردن او به نماز اول وقت می‏داند و می‏فرماید:
اِمْتَحِنُوا شیعتَنا عِنْدَ مَواقیتَ الصَّلوةِ کیفَ مُحافَظَتُهُعَلَیْها.
شیعه ما را هنگام وقت نماز بشناسید (امتحان کنید) که چگونه از آن محافظتمی‏کند.
پیام متن:

تأکید قرآن، امام صادق علیه‏السلام و امام راحل بر ادای نماز در اول وقت در همهموقعیت‏ها.

نوشته شده در تاريخ برچسب:نماز صبح درمیدان مین, توسط zahra |

نماز صبح در ميدان مين
در عمليات رمضان در يك روز گرم و آفتابى در منطقه ى جنوب و اطراف پاسكاه زيد، ساعت 21، دستور عمليات و پيشروى داده شد، همه ى رزمندگان ، با تكاپوى زياد، مشغول انجام وظايف خود بودند و فقط به پيشروى در عمق محورهاى عمليات مىانديشيدند.
ميادين مين ، به سرعت پاكسازى مىشد. حمل مهمات و تغذيه با احتياط غير قابل وصفى با چراغ هاى خاموش و زيرمنورهاى دشمن صورت مىگرفت . ساعاتى از نيمه شب گذشته بود كه به پشت يك ميدان مين عجيب و غريب رسيديم ، برادران تخريب توانسته بودند بخشى از آن را براى عبور خودرو و رزمندگان ، پاكسازى و نواركشى كنند. ما هم كه در يك آمبولانس بوديم ، مجبور بوديم با احتياط كامل و با آهستگى عبور كنيم . يكى از رزمندگان در جلوى ماشين پياده حركت مىكرد و مسير را نشان مىداد. چرخ سمت راست بر اثر برخورد با مين ضد نفر، تركيد و خودرو متوقف شد.
هر لحظه امكان داشت خمپاره اى بر روى ماشين ما فرود بيايد و به همين دليل وحشت كرده بوديم .
به دليل كم عرض بودن جاده ، امكان جك زدن نيز نبود. چند دقيقه اى نگذشته بود كه در تاريكى صداى ضعيف موتورسيكلتى به گوش ما رسيد. هنگامى كه به ما رسيدند، بلافاصله مشغول مين يابى در محل و تعويض چرخ خودرو شدند.
در همين حال ديديم كه يك نفر از آنها مشغول جهت يابى است و با قطب نما دنبال قبله مىگردد. «وقت نماز صبح شده بود». چگونه مىشد در زير آن آتش گلوله ها، جاى امنى براى نماز پيدا كرد؟!
امكان تجديد وضو نبود. آن دو تخريبچى در انتهاى نماز خود بودند و عملشان همه ى بينندگان را به شوق معنوى وا مىداشت . من هم با تمام وجود خاكى خود، در مقابل خداوند ايستادم . زير منورها و تيرهاى رسام ، صداى خودم را نمىشنيدم . نماز را سلام دادم . رو به قبله ايستادم تا به حضرت امام حسين (ع ) عرض ادب كنم كه موج انفجار مرا زمين گير كرد. نماز صبح در ميدان مين ، در كنار چند مجروح به همراه آماج گلوله هاى دشمن عجب حال و هوايى داشت كه هنوز بعد از21سال غبطه لحظه اى از آن را مىخورم .

 

 



نوشته شده در تاريخ برچسب:آثار بی توجهی به نماز, توسط zahra |

بسم الله

 

کسانی که به نماز به عنوان تکلیف و خواست الهی بی توجهی کنند و آن را کوچک بشمارند خداوند نیز به خواسته‏ها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت.

 

   

 

امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: «من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشره خصله…الثانیه یضیق علیه قبره و الثالثه تکون الظلمه فی قبره… ؛ هر زن و مردی که به نمازش بی‌اعتناء باشد خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می سازد… و قبر بر او تنگ و تاریک می گردد.»

 

امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرمایند ؛« إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاهِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِکَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِی کَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَمَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی ؛ وقتی بنده‏ای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان می‏برد و آن را کوتاه می‏کند خدا به ملائکه می‏فرماید: آیا نمی‏بینید بنده‌ی من چگونه نماز خود را کوتاه می‏کند گویا می‏پندارد که بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (که اینگونه عجله می‏کند.) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است .»

 

 

 

نمازی که با سهل‌انگاری و تحقیر خوانده شود مورد قبول خداوند متعال قرار نمی‏گیرد. امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: «انّ اللّه عزوجل لایقبل الاّ الحسن فکیف یقبل ما یستخف به ؛ خداوند جز نیکو را نمی‏پذیرد پس چگونه آن را که مورد استخفاف واقع گردیده است بپذیرد. »

 

نمازی که آورنده آن به آن بی مهری و بی توجهی دارد، چگونه مشمول قبول خداوند قرار گیرد ؟!

 

 

 

گفتگوی ملک نماز و انسان نمازگزار

 

برخی از روایات تصویر و تمثیلی را برای نماز ترسیم نموده‏اند که بر حسب آن، نماز بصورت ملکی با انسان به گفتگو می‏نشیند گاه تشکر می‏کند و گاه گله‏مند می‏شود.

 

در روایتی امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: وقتی نماز در وقت خود اقامه نگردد و بی دقّت ارائه شود با صورتی سیاه و تاریک به سوی انسان باز می‏گردد. می‏گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند. و اگر در وقت خود اقامه شود برای انسان دعا می‏کند و می‏گوید: همان گونه که مرا حفظ و احترام نمودی خداوند تو را حفظ کند.

 

 

 

قرآن کریم راه تارکین نماز را به سقر منتهی می‏داند و در مورد آنان می‏فرماید: «ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلّین»

 

روزی فاطمه زهرا ، صدیقه کبری(سلام لله علیها) از پدر گرامی خویش سوال کرد: پدر جان مردان و زنانی که نماز خود را سبک می شمارند چه عذاب و عقوبتی دارند؟ رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:

 

دخترم  هر زن و مرد مسلمانی که نماز خود را سبک و کوچک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار می کند: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در عالم قبر و سه بلای دیگر هنگامی که روز قیامت از قبر برانگیخته می شود.

 

 

 

امّا آن شش بلا که در دنیا به او می رسد :

 

اوّل: خداوند برکت را از عمرش برمی دارد و عمرش کوتاه می شود.

 

دوّم: خداوند برکت را از روزی اش برمی دارد و رزق و روزیش کم می گردد.

 

سوّم: خداوند نشانه بندگان صالح و شایسته را از صورت او پاک می کند و نور ایمان را از چهره او می برد.

 

چهارم: هر طاعتی که به جا آورد، بهره ای از آن نمی برد.

 

پنجم: دعایش مستجاب نمی شود.

 

ششم: بهره ای از دعای مردان و زنان صالح و شایسته نمی برد و مشمول دعای نیکان نمی شود.

 

 

 

امّا آن سه بلا که هنگام مرگ به او می رسد:

 

اوّل: با ذلّت و خواری از دنیا می رود.

 

دوّم: گرسنه می میرد.

 

سوّم: تشنه از دنیا می رود تا جایی که اگر از تمامی نهرهای دنیا به او آب داده شود، عطش و تشنگی او فرو نمی نشیند و عطشان می میرد.

 

 

 

و آن سه بلا که در عالم قبر به او می رسد:

 

اوّل: خداوند ملکی را بر او می گمارد که در قبر او را(به وسیله قهر و غضب و پریشانی و اضطراب) از جای خود برکند.

 

دوّم: گور بر او تنگ می شود و فشار قبرش زیاد می گردد.

 

سوّم: قبرش مملوّ از ظلمت و تاریکی می گردد.

 

  

 

و آن سه بلایی که در قیامت به او می رسد:

 

 

 

اوّل: خداوند فرشته ای را مأمور می کند تا او را در حالی که همه نظاره گرش هستند با صورت روی زمین بکشاند.

 

 

 

دوّم: به سختی از او حساب می کشند و به اعمالش رسیدگی می کنند.

 

 

 

سوّم: خداوند با نظر رحمت به او توجّه نمی فرماید و برای او عذاب و عقابی دردناک قرار خواهد داد.


نماز تقویت کننده روح انضباط
نماز
روحانضباط را در انسان تقویت می كند, چرا كه دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد كه تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است, همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیامقعود و رکوع و سجود و مانند آن كه رعایت آنها, پذیرش انضباط را در برنامه های زندگی كاملاً آسان می‌سازد.
همه اینها فوائدی است كه در نماز, قطع نظر از مسأله
جماعت وجود دارد و اگر ویژگی جماعت را بر آن بیفزائیم ـ كه روح نماز همان جماعت است ـ برکات بی شمار دیگری دارد كه این جا جای شرح آن نیست, بعلاوه كم و بیش همه از آن آگاهیم.
گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعی كه از امام
علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده پایان می‌دهیم:
امام در پاسخ نامه ای كه از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:
علت
تشریع نماز این است كه توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است, و مبارزه با شرک و بت پرستی, و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع, و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته, و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار.
و نیز هدف این است كه انسان همواره هشیار و متذكر باشد, گرد و غبار فراموشكاری بر
دل او ننشیند, مست و مغرور نشود, خاشع و خاضع باشد, طالب و علاقمند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد.
علاوه بر این كه
مداومت ذكرخداوند در شب و روز كه در پرتو نماز حاصل می‌گردد, سبب می شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند, روح سركشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید.
و همین توجه به
خداوند و قیام در برابر او, انسان را از معاصی باز می دارد. و از انواع فساد جلوگیری می كند.

نوشته شده در تاريخ برچسب:نماز پاک کنند ی گناهان , توسط zahra |

نماز پاک کنند ی گناهان
نماز وسیله ی شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می‌‍‌كند, لذا در حدیثی می‌خوانیم: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ از یاران خود سؤال كرد: لو كان علی باب دار الحد كم نهر و اغتسل فی كل یوم منه خمس مرات اكان یبقی فی جسه من الدرن شیء؟ قلت لا, قال: فان مثل الصلاه كمثل النهر الجاری كلما صلی كفرت ما بینهما من الذنوب: « اگر بر در خانه یكی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد, آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می‌ماند؟».
در پاسخ عرض كردند: نه, فرمود: «
نماز درست همانند این آب جاری است, هر زمان كه انسان نمازی می خواند گناهانی كه در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود» [۳۵]و به این ترتیب جراحاتی كه بر روح و جانانسان از گناه می‌نشیند, با مرهم نماز التیام می یابد و زنگارهائی كه بر قلب می نشیند زدوده می‌شود.

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.